عدم تماس چشمی در اوتیسم موضوعی است که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder یا ASD) نوعی اختلال رشد عصبی است که بر نحوه تعامل، رفتار، و درک افراد از جهان اطراف تأثیر میگذارد. اوتیسم دارای طیفی وسیع است، به این معنا که علائم و شدت آن در افراد مختلف متفاوت است. برخی افراد دارای اوتیسم ممکن است نیاز به حمایت زیادی داشته باشند، در حالی که برخی دیگر کاملاً مستقل عمل میکنند اما در برخی از تعاملات اجتماعی چالش دارند.
عدم تماس چشمی یکی از ویژگیهای بارز اوتیسم است. تماس چشمی یک رفتار اجتماعی بسیار بنیادی است که در بیشتر فرهنگها نشانه توجه، احترام و درک متقابل تلقی میشود. اما در افراد دارای اوتیسم، این تماس ممکن است نادیده گرفته شود یا حتی اضطرابآور باشد.
این ویژگیها از اوایل دوران کودکی قابل مشاهده هستند. نوزادان معمولاً به طور طبیعی به چهرهها نگاه میکنند، اما کودکانی که در طیف اوتیسم قرار دارند، ممکن است تمایل کمتری به این رفتار نشان دهند. در حقیقت، همین بیمیلی به نگاه کردن به چشمها یا چهره دیگران، میتواند یکی از اولین نشانههای هشداردهنده در تشخیص اوتیسم باشد.
درک درست این اختلال، بهویژه ویژگیهایی مانند عدم تماس چشمی در اوتیسم ، گامی اساسی برای ارائه راهکارهای مناسب تربیتی، آموزشی و درمانی است. در ادامه به طور کامل به دلایل و راهکارهای مؤثر برای مدیریت این موضوع خواهیم پرداخت.
چرا تماس چشمی در ارتباطات انسانی اهمیت دارد؟
تماس چشمی، یکی از ابتداییترین و مهمترین شکلهای ارتباط غیرکلامی در بین انسانهاست. حتی پیش از اینکه کودک زبان گفتاری را یاد بگیرد، از طریق نگاه کردن به چهرهها به محیط خود واکنش نشان میدهد. نگاه مستقیم به چشمهای دیگران، پیامهایی از علاقه، درک، توجه و حتی اعتماد را منتقل میکند. وقتی کسی با شما صحبت میکند و به چشمانتان نگاه میکند، این حس ایجاد میشود که به صحبتهای شما اهمیت داده میشود.
از سوی دیگر، تماس چشمی کمک میکند تا افراد در گفتوگو، نشانههای احساسی را بهتر تفسیر کنند. برای مثال، وقتی کسی ناراحت، خشمگین یا خوشحال است، این احساسات اغلب در چشمها و چهرهاش بازتاب مییابند. کودکان از طریق نگاه کردن به چشمها و صورت دیگران، یاد میگیرند که احساسات را تشخیص دهند و پاسخ مناسب بدهند. این فرایند یکی از ارکان رشد اجتماعی و عاطفی سالم است.
با این حال، در افراد دارای اوتیسم، این عملکرد طبیعی ممکن است دچار اختلال شود. آنها ممکن است تماس چشمی را طاقتفرسا یا غیرضروری تلقی کنند. گاهی اوقات، نه تنها تمایلی به نگاه کردن ندارند، بلکه هنگام تلاش برای نگاه کردن، دچار اضطراب یا پریشانی میشوند. همین مسئله باعث میشود که در روابط اجتماعی دچار سوءتفاهم شوند یا کمتر مورد توجه دیگران قرار گیرند.
اهمیت تماس چشمی در سطح مدرسه، خانواده و حتی محیط کار، غیرقابل انکار است. درک دلایل اجتناب از این رفتار در اوتیسم، میتواند دیدگاه ما را نسبت به تعامل با این افراد دگرگون کرده و مسیر را برای ایجاد درک متقابل هموار سازد.
عدم تماس چشمی در اوتیسم
برای بسیاری از افراد دارای اوتیسم، تماس چشمی یک تجربه عجیب و حتی ناراحتکننده است. در حالی که بیشتر مردم بدون فکر کردن به آن، به چشمان مخاطب خود نگاه میکنند، این رفتار برای برخی از مبتلایان به اوتیسم ممکن است مانند تماشای یک نور بسیار روشن یا صدای بلند باشد. مغز آنها بهگونهای عمل میکند که پردازش نگاه مستقیم به چشمان دیگران ممکن است بیش از حد تحریککننده یا آزاردهنده باشد.
مطالعات تصویربرداری مغزی نشان دادهاند که در مغز افراد اوتیستیک، هنگام برقراری تماس چشمی، بخشهایی از مغز که مسئول پردازش هیجانات و اطلاعات اجتماعی هستند، واکنش بیشفعالی یا غیرمعمول نشان میدهند. این امر میتواند منجر به تجربه اضطراب، ترس یا سردرگمی شود. به همین دلیل است که برخی از این افراد ترجیح میدهند هنگام صحبت کردن، به نقطهای در دیوار، پاهای خود یا اشیای اطراف نگاه کنند.
برای برخی دیگر، تماس چشمی نه تنها ناراحتکننده نیست، بلکه معنای خاصی ندارد. ممکن است آنها اصلاً متوجه نشوند که جامعه از آنها انتظار دارد هنگام صحبت کردن، به چشمان مخاطب نگاه کنند. این موضوع بخشی از همان چالشهای پردازش اجتماعی است که افراد اوتیستیک با آن مواجه هستند.
بنابراین، اگرچه عدم تماس چشمی یکی از نشانههای رایج اوتیسم است، اما تجربه آن برای هر فرد ممکن است متفاوت باشد. برخی ممکن است از تماس چشمی اجتناب کنند، برخی دیگر آن را نادیده بگیرند، و عدهای نیز با تمرین و مداخله درمانی، یاد بگیرند که به مرور زمان این مهارت را توسعه دهند.
آیا اجتناب از تماس چشمی همیشه نشانهای از اختلال است؟
خیر، اجتناب از تماس چشمی همیشه به معنای وجود اختلال نیست. در بسیاری از فرهنگها، تماس چشمی معانی متفاوتی دارد. برای مثال، در برخی جوامع شرقی، نگاه مستقیم به چشم بزرگترها یا افراد بالادست، ممکن است نشانه بیاحترامی تلقی شود. بنابراین، اجتناب از نگاه مستقیم به چشمها در این زمینه، کاملاً فرهنگی است نه روانشناختی.
همچنین برخی افراد خجالتی یا درونگرا نیز ممکن است به طور طبیعی تماس چشمی کمتری برقرار کنند. این موضوع معمولاً نشانهای از اختلال نیست، بلکه بیشتر به شخصیت فرد مربوط میشود. تفاوت اصلی در این است که در افراد خجالتی یا درونگرا، ممکن است تماس چشمی کمتر باشد، اما به مرور زمان و با ایجاد اعتماد، این مهارت بهبود مییابد. در مقابل، در افراد دارای اوتیسم، تماس چشمی ممکن است به دلیل تفاوتهای عمیقتری در پردازش اجتماعی یا حسی مختل شود.
از طرف دیگر، گاهی اوقات کودکان در شرایط خاصی مانند خستگی، بیماری یا اضطراب نیز ممکن است تماس چشمی برقرار نکنند. این رفتار گذرا است و به محض رفع آن شرایط، الگوی تماس چشمی به حالت عادی برمیگردد.
به همین دلیل است که تشخیص اوتیسم تنها بر اساس یک نشانه مانند عدم تماس چشمی انجام نمیشود. بلکه مجموعهای از رفتارها و الگوهای رفتاری، مانند تأخیر در گفتار، مشکلات در بازیهای گروهی، حرکات تکراری، و عدم انعطافپذیری رفتاری نیز مورد بررسی قرار میگیرند. بنابراین، اگر کودکی تماس چشمی ندارد، بهتر است با مشاهده سایر نشانهها و مشورت با متخصص، بررسی دقیقتری صورت گیرد.
دلایل اصلی عدم تماس چشمی در افراد دارای اوتیسم
پردازش بیش از حد حسی
یکی از دلایل بسیار مهمی که باعث میشود افراد دارای اوتیسم از تماس چشمی اجتناب کنند، پردازش بیش از حد حسی است. افراد عادی شاید متوجه نباشند، اما نگاه کردن به چشمان یک فرد، بهخصوص هنگام صحبت یا زمانی که احساسات قوی در چهرهی او جریان دارد، برای مغز بسیار پیچیده است. حالا تصور کنید اگر مغز شما در پردازش این اطلاعات حساسیت بیش از حدی داشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟ درست است؛ شما سعی میکنید از آن اجتناب کنید.
برای بسیاری از کودکان یا بزرگسالان اوتیستیک، نگاه کردن به چشمها میتواند مانند این باشد که در وسط یک کنسرت شلوغ و پر سروصدا قرار گرفتهاند، در حالی که سعی دارند تنها صدای یک ساز خاص را بشنوند. آنها ممکن است همزمان تلاش کنند صدای شما را گوش کنند، زبان بدن شما را تفسیر کنند، و اطلاعات چهرهتان را پردازش کنند. همه اینها بهطور همزمان برای مغز آنها بسیار طاقتفرساست.
به همین دلیل، برای کاهش فشار و حفظ تمرکز، ترجیح میدهند که از تماس چشمی خودداری کنند. این کار در واقع یک راهحل خودتنظیمی برای مدیریت فشار حسی است. این نوع اجتناب به آن معنا نیست که آنها بیادب هستند یا نمیخواهند ارتباط برقرار کنند؛ بلکه تلاشی برای مدیریت بهتر تحریکات محیطی است.
درک این نکته برای والدین، معلمان، و حتی دوستان و همکلاسیها اهمیت زیادی دارد. اگر ما به عنوان جامعه، این تفاوت را بپذیریم، فشار کمتری بر افراد دارای اوتیسم وارد خواهیم کرد تا شبیه دیگران رفتار کنند و بیشتر میتوانیم با آنها ارتباط سازندهتری برقرار کنیم.
اضطراب اجتماعی از دلایل عدم تماس چشمی در اوتیسم
برای بسیاری از افراد دارای اوتیسم، تعامل چهره به چهره میتواند منبعی از اضطراب اجتماعی شدید باشد. برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، عدم تماس چشمی در اوتیسم همیشه ناشی از بیتوجهی یا عدم درک نیست؛ بلکه گاهی اوقات، دقیقاً به دلیل آگاهی از شرایط و فشارهای اجتماعی است.
افراد دارای اوتیسم ممکن است متوجه شوند که از آنها انتظار میرود تماس چشمی برقرار کنند، اما بهدلیل اضطراب بالا نمیتوانند این کار را انجام دهند. در چنین شرایطی، ممکن است دچار احساس گناه یا ناکافی بودن شوند. آنها از نگاه مستقیم میترسند، چون نمیدانند چه باید ببینند یا چگونه باید واکنش نشان دهند. این عدم قطعیت، باعث ایجاد تنش درونی میشود.
تصور کنید هر بار که مجبورید با کسی تماس چشمی برقرار کنید، مثل این باشد که در امتحانی قرار دارید که هیچ درسی برای آن نخواندهاید. همین حس فشار روانی باعث میشود افراد اوتیستیک ترجیح دهند از این موقعیتها دوری کنند یا رفتارهایی مانند نگاه کردن به پایین یا تمرکز بر اشیاء اطراف را به عنوان مکانیسم مقابلهای انتخاب کنند.
این اضطراب میتواند در شرایط اجتماعی مانند مدرسه، مهمانیها، مصاحبههای شغلی یا حتی گفتگوهای روزمره با خانواده بروز پیدا کند. همین مسئله یکی از دلایل مهمی است که باعث میشود بسیاری از کودکان و نوجوانان دارای اوتیسم به حمایت تخصصی در حوزه روانشناسی و مشاوره نیاز داشته باشند.
با مداخلات مناسب مانند کار با درمانگران، استفاده از تکنیکهای آرامسازی، آموزش مهارتهای اجتماعی در محیطهای بدون فشار، میتوان به تدریج این اضطراب را کاهش داد و شرایط را برای تعاملات طبیعیتر فراهم کرد.
تفاوت در نحوه پردازش اطلاعات اجتماعی از دیگر دلایل عدم تماس چشمی در اوتیسم است
مغز افراد دارای اوتیسم اطلاعات اجتماعی را به شکل متفاوتی پردازش میکند. در افراد نوروتایپیک (غیر اوتیستیک)، تماس چشمی نقش مهمی در تفسیر حالات چهره، درک نیتها، و خواندن احساسات دارد. این افراد بهصورت ناخودآگاه و طبیعی از تماس چشمی برای تشخیص لحن، صداقت، و حالت روانی مخاطب استفاده میکنند.
اما در افراد اوتیستیک، پردازش چنین اطلاعاتی ممکن است دچار اختلال باشد. برای مثال، آنها ممکن است نتوانند از روی چشمها یا چهره دیگران احساسات مانند خشم، شادی، یا ترس را تشخیص دهند. بنابراین، تماس چشمی برای آنها کارکرد ارتباطی مؤثری ندارد، و در نتیجه، احساس میکنند که ضرورتی به انجام آن نیست.
در واقع، ممکن است آنها برای درک بهتر صحبتهای دیگران، به جای تمرکز بر صورت، به گوش دادن دقیق به کلمات یا توجه به تن صدای فرد متکی شوند. این رفتار، به ظاهر عجیب میرسد اما برای آنها منطقی است، چون مغز آنها این اطلاعات را به شکلی متفاوت سازماندهی و پردازش میکند.
برخی مطالعات نشان دادهاند که در افراد دارای اوتیسم، بخشی از مغز که مسئول درک چهره و تماس چشمی است (مانند آمیگدالا)، به شیوهای متفاوت یا حتی کمفعالتر عمل میکند. این موضوع نه تنها نشان میدهد که تفاوت در تماس چشمی یک انتخاب رفتاری نیست، بلکه نشاندهنده یک تفاوت عصبی واقعی است.
بنابراین، به جای آنکه از فرد اوتیستیک انتظار داشته باشیم که مانند دیگران رفتار کند، بهتر است با این تفاوتها آشنا شویم و به روشهای جایگزین ارتباطی مثل استفاده از نشانههای کلامی، تصاویر، یا حتی زبان اشاره توجه کنیم.